وَ مِنْ خُطْبَةِ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از خطبه های آن حضرت است
در تشویق به زهد
اُنْظُرُوا اِلَى الدُّنْيا نَظَرَ الزَّاهِدينَ فيها، الصّادِفينَ عَنْها، فَاِنَّها وَاللّهِ
به مانند بی رغبت های به دنیا، و اعراض کنندگان از آن به دنیا بنگرید، که به خدا قسم
عَمّا قَليل تُزيلُ الثّاوِىَ السّاكِنَ، وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الاْمِنَ.
دنیا به زودی اهل اقامت و ساکنانش را از میان برمی دارد، و عیّاشان بی خیال را دچار حادثه و بلا می نماید.
لايَرْجِعُ ما تَوَلّى مِنْها فَاَدْبَرَ، وَلايُدْرى ما هُوَ آت مِنْها فَيُنْتَظَرَ.
آنچه از دنیا از دست رفته و پشت کرده بازنمی گردد، و آینده آن هم روشن نیست چه می شود تا به انتظارش باشند.
سُرُورُها مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ، وَجَلَدُ الرِّجالِ فيها اِلَى الضَّعْفِ وَالْوَهْنِ.
شادی آن آمیخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستی و ضعف می رود.
فَلايَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ ما يُعْجِبُكُمْ فيها، لِقِلَّةِ ما يَصْحَبُكُمْ مِنْها.
پس فراوانی آنچه که شما را خوشایند است فریبتان ندهد، زیرا آنچه از دنیا با شما خواهد بود اندک است.
رَحِمَ اللّهُ امْرَءاً تَفكَّرَ فَاعْتَبَرَ، وَاعْتَبَرَ فَاَبْصَرَ. فَكَاَنَّ ما هُوَ
رحمت خداوند بر کسی که اندیشه کند و عبرت گیرد، و عبرت بگیرد و بینای به امور شود. آنچه از دنیا
كائِنٌ مِنَ الدُّنْيا عَنْ قَليل لَمْ يَكُنْ، وَكَاَنَّ ما هُوَ كائِنٌ مِنَ الاْخِرَةِ
موجود بوده پس از اندک زمانی که بر آن بگذرد گویی وجود نداشته، و آنچه از آخرت وجود خواهد یافت
عَمّا قَليل لَمْ يَزُلْ. وَ كُلُّ مَعْدُود مُنْقَض،
گویی پس از اندک زمانی ابدی و همیشگی خواهد بود. آنچه به شماره آید (ساعات عمر) پایان پذیر است،
وَ كُلُّ مُتَوَقَّع آت، وَ كُلُّ آت قَريبٌ دان.
و هرچه را انتظار برند آمدنی است، و هرچه آمدنی است نزدیک و در حال رسیدن است.
مِنْهـا
از این خطبه است
الْعالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ، وَ كَفى بِالْمَرْءِ جَهْلاً اَلاّ يَعْرِفَ قَدْرَهُ.
دانا کسی است که اندازه و قدر خود را بشناسد، و برای نادانی کسی همین بس که اندازه خود را نداند.
وَ اِنَّ مِنْ اَبْغَضِ الرِّجالِ اِلَى اللّهِ تَعالى لَعَبْداً وَكَلَهُ اللّهُ اِلى نَفْسِهِ،
مبغوض ترین مردم نزد خدا بنده ای است که خداوند او را به خود واگذاشته باشد،
جائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبيلِ، سائِراً بِغَيْرِ دَليل، اِنْ دُعِىَ اِلى حَرْثِ
چنین کسی از راه راست بیرون رفته، و بدون راهنما حرکت می کند، اگر به زراعت دنیایی بخوانندش
الدُّنْيا عَمِلَ، وَ اِنْ دُعِىَ اِلى حَرْثِ الاْخِرَةِ كَسِلَ، كَاَنَّ ما عَمِلَ لَهُ
در عمل می کوشد، و اگر به کشت و کار آخرت دعوتش کنند تنبلی می کند، گویی آنچه در عملش می کوشد
واجِبٌ عَلَيْهِ، وَكَاَنَّ ما وَنى فيهِ ساقِطٌ عَنْهُ.
بر او واجب، و آنچه نسبت به آن سستی می کند از او ساقط است.
وَ مِنْهـا
و از این خطبه است
وَ ذلِكَ زَمانٌ لايَنْجُو فيه اِلاّ كُلُّ مُؤْمِن نُوَمَة، اِنْ شَهِدَ
و آن زمانی است که در آن نجات نمی یابد مگر مؤمنی که گمنام است، اگر در بین مردم حضور داشته باشد
لَمْ يُعْرَفْ، وَاِنْ غابَ لَمْ يُفْتَقَدْ. اُولئِكَ مَصابيحُ الْهُدى، وَاَعْلامُ
شناخته نشود، و اگر غایب باشد از او جستجو نکنند. آنان چراغ هدایت، و نشانه های روشن برای روندگان
السُّرى. لَيْسُوا بِالْمَساييحِ وَ لاَ الْمَذاييعِ الْبُذُرِ. اُولئِكَ يَفْتَحُ اللّهُ
در عرصه ظلمت اند. سخن چین و فتنه گر و فاش کننده زشتی ها و لغوگو نیستند، آنان مردمی هستند که خداوند
لَهُمْ اَبْوابَ رَحْمَتِهِ، وَيَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرّاءَ نِقْمَتِهِ.
ابواب رحمتش را به روی آنان باز می گشاید، و رنج و سختی را از آنان برطرف می سازد.
اَيُّهَا النّاسُ، سَيَأْتى عَلَيْكُمْ زَمانٌ يُكْفَأُ فيهِ الاِْسْلامُ كَما يُكْفَأُ
ای مردم، به همین زودی زمانی بر شما می رسد که اسلام واژگون شود همچون ظرفی که با
الاِْناءُ بِما فيهِ. اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ اللّهَ قَدْ اَعاذَكُمْ مِنْ اَنْ يَجُورَ عَلَيْكُمْ،
محتویاتش واژگون گردد. ای مردم، خدا شما را پناه داده از اینکه بر شما ستم روا دارد،
وَلَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ اَنْ يَبْتَلِيَكُمْ، وَ قَدْ قالَ جَلَّ مِنْ قائِل:
ولی به شما این تأمین را نداده که در معرض آزمایش قرارتان ندهد، آن بزرگترین گوینده در قرآن فرموده:
«اِنَّ فى ذلِكَ لاَيات وَ اِنْ كُنّا لَمُبْتَلينَ».
«در این برنامه نشانه هایی است و ما آزمایش کننده ایم».
-اَمّا قَوْلُهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: «كُلُّ مُوْمِن نُوَمَة» فَاِنَّما اَرادَ بِه الْخامِلَ الذِّكْرِ الْقَليلَ الشَّرِّ.
مقصود حضرت از «کل مؤمن نُوَمة» انسان گمنام و کم شر است.
وَ«الْمَساييحُ» جَمْعُ مِسْياح وَ هُوَ الَّذى يَسيحُ بَيْنَ النّاسِ بِالْفَسادِ وَالنَّمائِمِ.
و «مساییح» جمع «مِسْیاح» است و آن کسی است که در میان مردم به فتنه و سخن چینی رود.
وَ«الْمَذاييعُ» جَمْعُ مِذْياع وَ هُوَ الَّذى اِذا سَمِعَ لِغَيْرِه بِفاحِشَة اَذاعَها وَنَوَّهَ بِها.
و «مَذابیع» جمع «مذیاع» است و آن کسی است که ازکسی کار ناشایسته ای می شنود و آن را همه جا پخش می کند.
وَ«الْبُذُرُ» جَمْعُ بَذُور وَ هُوَ الَّذى يَكْثُرُ سَفَهُهُ وَ يَلْغُو مَنْطِقُهُ.-
و «بُذُر» جمع «بَذور» است و آن شخص بسیار احمق است که گفتارش بیهوده و لغو است.